ما مسئول تقویت و زمینهسازی برای طرح نوشتی فطری هستیم که خداوند در وجود کودکان قرار داده است و به شکل آرام و بسیار بسیار آهسته و روان باید به آن توجه کنیم به شکلی که بچه اساساً احساس ناخوشایندی از محیط پیش دبستان نداشته باشد.
محمد ناصری در جلسهای با حضور جمعی از دستاندرکاران حوزه آموزش ابتدایی شهرستانهای استان تهران به جایگاه والای کودکان و نقش مربیان در توجه به آنان پرداخت و گفت: “مربی باید حوصله سر و کله زدن با بچه را داشته باشد و هیچ رسالتی برای خود قائل نباشد و نگوید من میخواهم این کودکان را به فلان جایگاه و مرتبه برسانم. اصلاً کار ما این نیست که کودک ۵ ساله را تغییر دهیم و کسی این رسالت را بر دوش ما نگذاشته است.”
او در ادامه تاکید کرد: “ممکن است مثلاً تواناییهای فطری محمد در مهارتهای ارتباطی باشد و تواناییهای سعید در مهارتهای ذهنی باشد. چطور میتوانید این دو کودک را در کنار هم قرار دهید و انتظارات یکسانی داشته باشید؟ مگر ما بچههای خود را که روحیات مختلفی دارند باید از هر جهت یکسان کنیم که شما به عنوان مربی بخواهید آنها را یکسان کنید؟”
ناصری که از سالها سابقه تدریس برای کودکان نیز برخوردار است یادآور شد: “بازی برای کودکان یک اصل است. هر اتفاقی قرار است رخ دهد، در بازی رخ میدهد. اگر قرار است که ذهن و چشم و دست باهم هماهنگ شود، در فعالیتهای مرتبط با این سه گانه اتفاق خواهد افتاد و آن زمانی است که اصلاً نقش معلم در کار نیست و فقط نقش ما به عنوان مربی، یک کنشگر فعال تسهیلگر است. یعنی ما چیزی به نام معلم یا تعلیم در دنیای پیش دبستان نداریم.”
دبیر مجموعه تربیت و یادگیری “من میدانم، من میتوانم” در بخش دیگری از صحبتهای خود اضافه کرد: “مربی، مسئول رتق و فتق بچه نیست و باید هنرهایی داشته باشد که مهمترین آن هنر ارتباطی است. یعنی بچه از خانه و کنار مادر خود به خانه دوم و مادر جدید آمده است که عمدتاً این افراد همانا خانمهای مربی هستند و از این جهت میتوانند این مسئولیت را بپذیرند.”
وی در پایان گفت: “به همین خاطر است که ما امروز سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک داریم. سازمانی که عمر طولانی ندارد و سابقه آن کوتاه است و به بیش از ۴-۳ سال نمیرسد، اما به دلیل اهمیت کار پیش دبستان، تشکیل شده تا مربیان بهتر بتوانند به کار خود که همانا تربیت و یادگیری است بپردازند.”