یک مربی خوب باید به این باور برسد که بچهها به وسیله بازی، زندگی در دنیای آینده را تمرین میکنند و از طریق بازی است که میتوان مفاهیم مختلف را به صورت غیر مستقیم به آنها یاد داد و به درون پاک و در عین حال پیچیده کودکان راه یافت و آنها را بهتر شناخت و به مشکلاتشان پی برد.
لیلا جمالی نوشآباد مسئول مقطع ابتدایی مجتمع آموزشی حضرت جوادالائمه (ع) شهر یزد که همراه با جمعی از مربیان پيش دبستان این مجموعه در کارگاه توانمندسازی با محور بازی و نقش آن در تربیت و یادگیری نوآموزان در تهران شرکت کرده بود طی گفتگویی با پایگاه رسانهای مرکز جامع تخصصی تربیت و یادگیری کودک با بیان این مطلب گفت: ” یک مربی خوب، بازی را یکی از بهترین ابزارها برای تقویت دقت و تمرکز، درگیر کردن حواس و افزایش خلاقیت بچهها میداند و مهمتر از همه اینها توجهاش به پویایی، نشاط و حال خوبی باشد که بازی آن هم از نوع “بازی سرخوشانه” به کودکان هدیه داده میشود.”
وی که از سالها تجربه آموزش و مدیریت در پایههای مختلف ابتدایی برخوردار است در ادامه افزود: “با توجه به تغییرات سریع و گستردهای که فناوری در زندگی کودکان ایجاد کرده است، مربیان امروز با چالشهای زیادی روبرو هستند و برای موفقیت در این عرصه باید تسلط کافی بر فناوری داشته و نیز از عنصر خلاقیت و نوآوری بهرهمند باشند. توانایی طراحی فعالیتهای آموزشی متنوع و جذاب و تلفیقی را داشته باشند و مهمتر از آن، مهارت ارتباط قوی را بدانند.
یک مربی همیشه در حال یادگیری، مطالعه و تحقیق و به روز شدن است و برای تربیت و یادگیری، از ابزارهای مختلف استفاده میکند. همچنین او به تفاوتهای فردی دانشآموزان توجه دارد و با فراهم کردن فرصتهای یادگیری، نوآموزان را به سوی هدف مورد نظر هدایت میکند. به بیان دیگر مانند راهبر آموزشی در کنار کودکان میایستد و نه آنکه خود را درمقابل آنها قرار بدهد.”
جمالی که کارشناسی ارشد مدیریت و روانشناسی دارد و در کارگاه “اهمیت بازی در یادگیری” با تدریس و اجرای دکتر مرجان قیدر حضور داشت در خصوص آثار و دستاوردهای شرکت در چنین کارگاههایی برای مربیان گفت:”به نظر من انسان در هر جا و در هر لحظه از زندگی خود، میتواند چیزهای جدیدی یاد بگیرد. هر زمانی که فکر کنیم دیگر انسان کاملی هستیم، آن زمان، نقطه سقوط ماست. شرکت کردن در کارگاههای مختلف، دید ما را وسیعتر میکند و باعث درگیر شدن ذهن و بروز خلاقیت و نوآوری در وجود ما میشود که خروجی آن، ظهور طرحهای جدید و انجام فعالیتهای نوآورانه است. اعتقاد من این است که حتی اگر در یک کارگاه خاص، چند بار هم شرکت کنیم، باز هم چیز جدیدی را از آن کارگاه به دست میآوریم.”
در زمان حضورم در این کارگاه با خود گفتم: “کارگاهی که برای ما بزرگسالان، سراسر شور و شوق و هیجان و بازی بود قطعاً برای بچهها، هزاران بار هیجان انگیزتر و لذت بخشتر است، چرا که وجود بچهها با بازی گره خورده است.”
او در پاسخ به این پرسش که قبل از شرکت در این کارگاه ۸ ساعته چه سوالاتی در ذهن داشتید گفت: “هر موقع کارگاهی برگزار میشود اولین سوالی که برای من پیش میآید این است که : خدا کند در طول این کارگاه به دستاوردهایی برسیم که بتوانیم از آن ایدههای نو بگیریم. البته هرچه کارگاه از مطالب تئوری فاصله بگیرد و عملیتر و ملموستر باشد و فعالیتهایش مشارکتی و گروهی اجرا شود، بیشتر به جان و دل مینشیند و این، نهایت یادگیری لذت بخش است. (که بحمدالله این کارگاه نمونه بارز آن بود)
دومین سؤالم این بود که مطالب مطرح شده و فعالیتهایی که قرار است در این کارگاه انجام شود، مطالب چالشی، جدید و به روز باشد. مطالبی که تا الان با آن روبرو نشدهام، تا با ایده گرفتن و بومی کردن آنها با توجه به زیرساختهای محل کار خودم بتوانم فعالیتهای پرمعنا، عمیق و لذت بخشتری را برای بچهها رقم بزنم.”
این مدیر بخش کودکان مجتمع آموزشی جوادالائمه که خود همپای مربیان در فعالیتها شرکت داشت درباره جذابترین بخش این کارگاه تئوری و عملی نیز افزود: “جذابترین بخش این کارگاه از دیدگاه من این بود که میتوان از وسایل ساده، ارزان و قابل دسترس، بازیهایی را طراحی کرد که بتوان با آن آموزشهای مختلفی را به دانش آموزان ارائه کرد و هم زمان زمینه ی لذت و شادی آنها را فراهم آورد. یقین دارم نوآموزان در وقت استفاده از این وسایل ساده برای بازی با دوستان خود، قطعاً خلاقیتهایی را از خود نشان میدهند که یکی از بهترین دلایل جذابیت این بخش است.”
وی درباره دستاوردهای این کارگاه نیز در پایان افزود: “یکی از چیزهایی که من از این کارگاه یاد گرفتم این بود که با وسایل ساده و دم دستی، با کمی خلاقیت می توان بازیهایی طراحی کرد که در کنار شادی و لذت، مفاهیم مختلف را به کودکان آموزش دهد.
همچنین آموختم که میتوان با یک وسیله ساده، مثل حلقه، بازیهای گوناگون و متفاوتی را طراحی کرد؛ بازیهایی که هر چند در نوع اجرا و اهداف متفاوتند ولی در ایجاد شور و شوق و نشاط در بچهها مشترکند.شاید در قدمهای بعدی بتوان این فرصت را به بچهها داد تا خود آنها نیز با این وسایل ساده، بازیهای دیگری را طراحی کنند و در کلاس به اجرا بگذارند. مهمتر اینکه، یاد گرفتم قبل از انجام هر بازی، باید هدف آن مشخص و نحوه ی ارزیابی اش معلوم باشد تا در پایان کار، ببینیم به هدف رسیدهایم یا نه؟!”