تقویت تفکر و روحیه پرسشگری در بچهها، از جمله اهدافی است که مربیان لازم است در انتخاب کتاب برای قصهگویی درنظر داشته باشند تا کودکان بعد از شنیدن داستان به چیزی که شنیدهاند فکر کنند و بتوانند درباره آن نظر بدهند.
زهرا توکلی که سالهاست در حوزه کتابخوانی و قصهگویی برای کودکان فعالیت دارد، درباره روش پاسخگویی به پرسشهای ایجاد شده از قصه در ذهن کودکان کنجکاو با بیان این مطلب گفت: “برای این منظور بهتر است سؤالاتی از بچهها بپرسیم که باز باشد. سؤالاتی مثل اینکه به نظر شما چرا شخصیت قصه مورد نظر این کار را انجام داد؟ اگر تو جای او بودی چه میکردی؟ چه کار باید میکرد که این اتفاق نیفتد؟ و پرسشهایی شبیه این را با نوآموزان مطرح کنیم. البته طرح سؤالات بسته که جواب ثابت و مشخصی دارد هم باعث بالابردن دقت بچهها در گوش کردن و درک مطلب میشود.”
وی درباره قابلیت ساختن کاردستی یا فعالیتهای دستورزی برخی کتابها و قصهها افزود: “یکی از کارهایی که قصهگویی و کتابخوانی را برای بچهها لذتبخش میکند و ما را به هدفمان که انس با قصه، کتاب و لذت بردن از این فعالیت است نزدیکتر میکند، همانا انجام فعالیتهای مرتبط با اصل قصه است. نقاشی، کاردستی، نمایش خلاق، اوریگامی و سایر فعالیتهای خلاقانه مرتبط با قصه، شخصیتهای آن، فضای مرتبط و امثال آن، فرآیند قصهگویی برای بچهها را هیجانانگیز و لذتبخش میکند.”
توکلی که از تجربه کتابخوانی برای کودکان در سنین مختلف برخوردار است افزود: “طراحی بازی از درون قصه این فرصت را به مربیان میدهد تا از این طریق در زمینههای تربیت و یادگیری نیز فعالیت اثرگذار داشته باشند. در همین رابطه میتوان به بازیهای معمایی که خیلی هم برای بچهها جذاب است اشاره کرد. بیست سؤالی و پانتومیم در حد توان ذهنی بچهها مورد استقبال آنان قرار میگیرد. من گاهی شروع به کشیدن یک شکلی روی تخته میکنم و از بچهها میخواهم بعد از رسیدن به یک مرحله، حدس بزنند شکل مورد نظر چیست. گاهی این تصویر مربوط به قصهای است که پیش از این برایشان گفته شده است. همچنین میتوان برخی ابزارها و وسایل مرتبط با یک قصه را در جایی پنهان کرده تا نوآموزان برای پیدا کردن آن شروع به جستجو کنند.”
توکلی که دورههای فلسفه برای کودکان را هم گذرانده در خصوص شیوه آشنا کردن بچهها با مفهوم ترتیب یک رخداد بر اساس قصه و داستان معتقد است: “برای اینکه بچهها با مفهوم ترتیب رخداد آشنا بشوند و توالی داستان را درک کنند، از قبل از همه تصاویر کتاب قصه عکس میگیرم و آنها را پرینت (چاپ) میکنم. پس از یک بار خواندن قصه، این تصاویر را بین بچهها تقسیم میکنم و دوباره شروع به تعریف قصه میکنم. این بار بچهها حواسشان به تصاویر قصه که در اختیار دارند هست. هر کجا که قصه به آن تصویر رسید کودکی که آن را در اختیار دارد پیش من آمده و تصویر را تحویل من داده و من نیز آن را روی دیوار کلاس یا تخته می چسبانم. قصه که به پایان رسید تصاویر هم مثل قطار پشت سر هم روی دیوار نصب شده است. حالا این بار خود بچهها میتوانند از روی تصویرها قصه را دوباره برای هم تعریف کنند.”