با توجه به وجود چهار مرحله در مهارت حل مسئله یک مربی میتواند، این چهار مرحله یعنی (شناسایی مشکل، تجزیه و تحلیل، ارائه راهحل و ارزیابی) را به زبان ساده و با استفاده از مثالهای قابل فهم برای نوآموزان توضیح دهد و به نوآموزان در این زمینه کمک کند تا به یک نتیجه مطلوب برسند.
دکتر اصغر شمسی پور روانشناس، مشاور و روان درمانگر با بیان این مطلب گفت: “استفاده از بازیها و فعالیتهای گروهی که نیاز به حل مسئله دارند، موجب تقویت این مراحل خواهد شد. مثلاً میتوان از پازلها یا بازیهای ساختوساز استفاده کرد. همچنین مربی باید از پرسشهای باز استفاده کند تا بچهها به فکر کردن در مورد راهحلهای مختلف تشویق شوند.”
وی در باره این نکته که اگر کودکان و نوآموزان در یکی از این مراحل دارای ضعف بوده و امکان انجام صحیح آن مرحله را نداشته باشند مربی چگونه میتواند در آن مرحله به کودک کمک لازم را بکند تا کار به سرانجام صحیح برسد نیز افزود: “اگر کودکان در مرحلهای از حل مسئله مشکل داشتند، مربی میتواند از سوالات هدایتکننده استفاده کند تا آنها را به سمت درک درستتری از مسئله سوق دهد. به عنوان مثال، از آنها بپرسد “فکر میکنید چه کارهایی ممکن است انجام دهید تا این مشکل حل شود؟” همچنین، میتوان با استفاده از نمونهها و مثالهای مشابه، الگوهایی برای آنها ایجاد کرد.”
دکتر شمسی پور که در حوزه کودکان نیز فعال است در خصوص ایجاد تنوع توسط مربی در زمینه مهارت تفکر و حل مسئله افزود: “مربی میتواند فعالیتهای مختلف و خلاقانهای را طراحی کند که شامل بازیهای حرکتی، داستانگویی و کاردستی باشد. این فعالیتها میتوانند به شکل یک داستان یا ماجراجویی باشد که کودکان در آن نقشآفرینی میکنند. همچنین میتوان از فناوریهای نوین مانند تصاویر متحرک یا اپلیکیشنهای آموزشی مناسب برای سنین پیشدبستانی استفاده کرد تا جذابیت یادگیری افزایش یابد.”
او همچنین در باره این موضوع که یک مربی چطور میتواند مسائل صحیحی را که مرتبط با توانایی و قابلیتهای بچهها است شناسایی کرده و در زمینه مهارت تفکر از آنها در کلاس استفاده کند یادآور شد: “مربی باید به دانستهها و تجربیات کودکان توجه کند و با مشاهده و گفتوگو با آنها، مسائل مرتبط با زندگی روزمره و علاقهمندیهایشان را شناسایی کند. میتوان از فعالیتهای عملی و انتقال به زندگی واقعی آنان مانند سؤال در مورد بازیها استفاده کرد.”
دکتر شمسی پور در پایان به یکی از تجربههای خود اشاره کرد و گفت: “یکی از تجربیات من در کار با کودکان پیش دبستانی، استفاده از فعالیتهای هنری بود. با استفاده از رنگها و مواد مختلف، بچهها میتوانستند به راحتی احساسات و ایدههای خود را بیان کنند و در حین انجام این فعالیتها، مهارتهای حل مسئله خود را تقویت کنند. همچنین برگزاری کارگاههای گروهی که در آنها کودکان به صورت مشارکتی و گروهی مشکلات را حل میکنند، تأثیر مثبتی بر ارتقای مهارتهای تفکر انتقادی آنها داشت. در کل، تلاش برای ایجاد فضایی امن و خلاقانه، میتواند به افزایش مهارتها و آگاهی کودکان کمک شایانی کند.”