بازیهای گروهی در محیطهای باز و سرسبز که نام گردش علمی هم میتوانیم بر آن بگذاریم، قدرت خلاقیت کودکان را تقویت میکند و مهارتهای اجتماعی آنان را بالا میبرد.
اعظم حسینزاده مربی پیش دبستانی که از سالها سابقه مدیریت نیز برخوردار است در گفتگویی با سایت مرکز جامع تخصصی تربیت و یادگیری کودک با بیان این مطلب در خصوص اهمیت گردش علمی در زندگی کودکان گفت: “من نوآموزانی داشتم که به گفته والدین لجباز بوده و حتی خواهر یا برادر کوچکتر خود را اذیت میکردند و به بهانه به دست آوردن هر چیزی، گریه و زاری راه میانداختند. ما به آنان پیشنهاد دادیم، کودک خود را به پارک ببرید و همراهش شروع به قدم زدن کنید و به اصطلاح گردش علمی با هم داشته باشید. آنان از این فعالیت و تکرار آن بسیار نتیجه گرفتند اما باید دقت داشته باشیم که این مدت زمان نباید طولانی و خستهکننده باشد. از طرف دیگر این قدم زدن فقط باید برای همین منظور باشد و برای نمونه خرید برای خانه را در آن لحاظ نکنیم. در این کار نباید به هیچ وجه به کودک غر بزنیم و دستور دادن یا آموزش مستقیم هم نباید در این گردش کوتاه لحاظ شود.”
حسین زاده که دوره مربیگری پیشرفته قبل از دبستان را گذرانده و دارای مدرک کودکیاری و مربیگری کودکان است، در ادامه یادآور شد: “گردش علمی فرصتی برای ایجاد و تقویت صمیمیت و تبادل نظر بین بچههاست و آنان از طریق مشاهده مستقیم، اطلاعات علمی خود را بالا میبرند. بچههای کمرو و گوشه گیر به واسطه گردش علمی، حضور در کنار دیگر همسالان به فعالیت و حرف زدن تشویق میشوند. ما کودکان بد غذا را هم شاهد بودیم که وقتی در کنار دوستانشان قرار میگیرند، مشتاق خوردن میشوند.”
او تأکید کرد: “گردش علمی در یک باغچه بزرگ، پارک، فضای طبیعت یا مراکز دیگر، پرسشهای بسیاری را در ذهن بچهها به وجود میآورد تا درباره بسیاری پدیدهها مانند مورچهها، گیاهان، تأثیر نور خورشید، انواع برگهای گیاهان، چگونگی تشکیل سایهها و موارد دیگر سؤال کنند. من بارها شاهد این تجربهها بودهام و فردای روزهای گردش علمی کودکان با شور و نشاط بسیاری به پیش دبستان میآیند.”
حسینزاده در خصوص تفاوت بحث تربیت و یادگیری در گردش علمی نسبت به فضای کلاس معتقد است: “شور و نشاط بچهها در محیط باز بیشتر است و رابطه بهتر و صمیمیتری با مربی برقرار میکنند. چون روش مشاهده مستقیم در ذهن کودک حک میشود. وقتی ما کودکان را برای مثال به محیط نانوایی و یا یک ایستگاه آتش نشانی میبریم آنان از نزدیک در جریان این فعالیت قرار گرفته و خودشان میتوانند پرسیده و جواب بگیرند. در چنین شرایطی انرژی بچهها تخلیه میشود و حرفشنوی آنها بهتر و عملکردشان مطلوبتر میشود.”
او در پایان گفت: “ما در شهرکهایی فعالیت داریم که برای بیرون بردن کودکان محدودیتهایی داریم، اما من تلاش میکنم در حد توان یک سری فعالیتها را در فضای بیرونی اجرا کنم تا بچهها لذت بیشتری ببرند. یک مربی باید بتواند از هر فرصتی برای تربیت یادگیری استفاده کند. برای مثال خیره شدن به ستارگان، تماشای مورچهها که غذا به لانه میبرند و حتی تماشای یک کرم در گل و لای، احساس مراقبت و توجه را در کودکان پرورش می دهد.”