مقالات دانش‌افزایی

رشد عاطفی- هیجانی در کودکان پیش دبستانی

رشد عاطفی- هیجانی در کودکان ۴ تا ۶ ساله یکی از جنبه‌های مهم تکامل در این دوره است. در این سنین کودکان با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شوند که بر نحوه ابراز احساسات، مدیریت هیجانات و تعاملات اجتماعی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. تغییرات عمده‌ای که در رشد عاطفی رخ می‌دهد شامل موارد مختلفی است؛ مثلاً کودکان احساسات مختلف را تشخیص می‌دهند و نامگذاری می‌کنند. آن‌ها می‌توانند احساساتی مانند شادی، غم، خشم و ترس را تشخیص دهند و در مورد آن صحبت کنند. همچنین می‌توانند احساسات خود را از طریق کلمات، بازی‌ها، نقاشی و حتی داستان سرایی بیان کنند. در این سن رشد همدلی در کودک اتفاق می‌افتد. کودک شروع به درک احساسات و نیازهای دیگران می‌کند. این توانایی به وی کمک می‌کند تا به تدریج همدلی بیشتری نسبت به دیگران نشان دهد و در موقعیت‌های اجتماعی حساس‌تر و مهربان‌تر باشد. همچنین ممکن است سعی کند به دوستان یا اعضای خانواده کمک کند یا به آنن‌ها در موارد خاص دلداری دهد. در سنین ۴ تا ۶ سال کودکان به تدریج توانایی بیشتری در کنترل هیجانات خود پیدا می‌کنند. آن‌ها ممکن است در مواجهه با ناکامی یا خشم به جای نشان دادن واکنش شدید بیشتر تحمل کنند و راه حل‌هایی برای حل مشکل خود پیدا کنند. کودکان در این سن به تدریج می‌آموزند که چگونه برای رسیدن به خواسته‌هایشان صبر کنند. در این سن کودکان با یادگیری مهارت‌های جدید مثل مهارت‌های حرکتی، گفتاری و اجتماعی احساس خود کارآمدی بیشتری می‌کنند و بیشتر تمایل به انجام کارها به تنهایی دارند.

در این دوره کودکان درک بهتری از قواعد و ارزش‌های اجتماعی پیدا می‌کنند. آن‌ها یاد می‌گیرند که رفتارهایشان پیامدهایی دارد و باید به قوانینی که توسط والدین، مربیان یا جامعه وضع شده احترام بگذارند. کودکان شروع به تجربه احساساتی مانند گناه و پشیمانی در پی رفتارهای نادرست خود می‌کنند. این احساسات بخشی از رشد عاطفی آن‌ها است که به ایجاد وجدان و پای‌بندی به اصول اخلاقی کمک می‌کند. در این سن روابط با همسالان و دوستی‌ها اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و کودکان شروع به ایجاد روابط دوستانه پایدارتر و عمیق‌تری می‌کنند. کم کم مهارت‌های حل تعارض را می‌آموزند و برای حل مشکل خود به تنهایی  و بدون کمک بزرگ‌ترها عمل می‌کنند.

توصیه‌هایی برای والدین و مربیان :

والدین باید محیطی امن و محبت آمیز برای کودکان فراهم آورند تا بتوانند احساسات خود را آزادانه ابراز کنند و در شرایط اضطراری به والدین خود کمک کنند و بهتر با این احساسات کنار بیایند و مهارت‌های تنظیم هیجان را در خود رشد دهند.

والدین و مربیان با نشان دادن رفتارهای مناسب عاطفی مثل آرامش در مواجهه با استرس و ابراز محبت به کودکان نشان می‌دهند که چگونه احساسات خود را مدیریت کنند. والدین و مربیان باید فضایی امن ایجاد کنند تا کودکان تشویق شوند که احساسات خود را به صورت کلامی بیان کنند. گوش دادن به کودک و پاسخگویی به نیازهای عاطفی وی مثل نیاز به توجه، محبت و حمایت سبب تقویت اعتماد به نفس و رشد احساس ارزشمندی در کودک می‌شود.

نشان دادن الگوی درست و یاد دادن راه‌های مناسب برای حل مشکلات و اختلافات به کودک کمک می‌کند تا مهارت‌های حل تعارض را یاد بگیرد و روابط مثبت‌تری را با دیگران برقرار کند.

با انجام این اقدامات والدین و مربیان می‌توانند به بهبود سلامت عاطفی-هیجانی کودکان کمک کنند و آن‌ها را برای مواجهه با چالش‌های آینده آماده کنند.

رشد اجتماعی در کودکان پیش دبستانی

رشد اجتماعی کودکان در سنین ۴ تا ۶ سال بسیار پویا بوده و در این دوره کودکان مهارت‌های اجتماعی خود را به شکل چشمگیری توسعه می‌دهند. دوستی با همسالان برای کودکان در این دوره اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و می‌توانند با چند نفر از همسالان خود رابطه نزدیک‌تری داشته باشند. در این سن کودکان به تدریج با قوانین و هنجارهای اجتماعی آشنا می‌شوند و مفاهیم عدالت و انصاف را درک می‌کنند. توانایی کودکان برای گفتگو کردن با دیگران بهبود پیدا می‌کند و بهتر می‌توانند احساسات، خواسته‌ها و نیازهای خود را بیان کنند. هویت جنسیتی کودک در این سن شکل می‌گیرد و در بازی‌های نقش‌آفرینی به جنسیت (دختر یا پسر بودن) توجه می‌شود. کودک در این سن شروع به درک اهمیت قوانین در بازی‌ها و فعالیت‌های گروهی می‌کند. به حقوق دیگران احترام می‌گذارد.  متوجه می‌شود که چگونه بدون آسیب رساندن به دیگران نیازهای خود را برطرف کند. کم کم به عهده گرفتن مسئولیت‌های کوچک مثل مرتب کردن اسباب بازی‌ها یا مراقبت از حیوان خانگی را یاد می‌گیرد. کودکان ۴ تا ۶ ساله تمایل زیادی به تقلید از بزرگسالان در نقش‌های اجتماعی دارند. افزایش همدلی و آگاهی از احساسات دیگران به کودک کمک می‌کند تا تعاملات اجتماعی خود را تقویت کند و روابط دوستانه و حمایتی با دیگران برقرار کند. در این سن کودک به تدریج خود را به عنوان یک فرد مستقل درک می‌کند و می‌فهمد که چه تفاوت‌هایی (از نظر قد، وزن، قیافه و توانایی‌هایش) با دیگران دارد. در سنین ۴ تا ۶ سالگی کودکان وارد مرحله‌ای از رشد می‌شوند که در آن تعاملات با دیگران به ویژه همسالان نقش مهمی در زندگی آن‌ها پیدا می‌کند.

توصیه‌هایی برای مربیان و والدین:

آموزش مهارت‌های اجتماعی در این دوره به کودک کمک می‌کند تا روابط خود را بهتر و موفق‌تر سازماندهی کند و در محیط‌های گروهی بهتر عمل کند. مهم‌ترین مهارت‌های این سنین مثل سلام و خداحافظی، گوش دادن فعال، چگونگی شروع کردن یک مکالمه دوستانه، چگونگی فعالیت در یک کار گروهی و مشترک، نوبت بندی در بازی‌ها و کارهای گروهی و به اشتراک گذاری اسباب بازی‌ها و وسایل با دیگران، مدیریت حل اختلاف و صحبت کردن با دیگران برای به پایان رساندن یک اختلاف و همچنین توافق و مصالحه برای پایان یک درگیری، رعایت قوانین بازی و رعایت نظم در محیط اجتماعی، احترام به تفاوت‌ها و مهربانی و کمک به دیگران، ابراز عقیده و نه گفتن در زمان لازم از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که با کمک والدین و مربیان در کودک شکل می‌گیرد.

 

رشد شناختی در کودکان پیش دبستانی

رشد شناختی کودکان در سنین ۴ تا ۶ سال بسیار پویا است. در این دوره کودک به تدریج توانایی‌های شناختی خود را توسعه می‌دهد و قادر به انجام فعالیت‌های فکری پیچیده‌تر می‌شود. برای تقویت رشد شناختی باید از مجموعه مهارت‌ها و فعالیت‌های آموزشی استفاده کرد. کودک در این دوره به سرعت دایره واژگان خود را گسترش می‌دهد و توانایی‌های زبانی‌اش بهبود می‌یابد. کم کم قادر می‌شود افکار و احساسات خود را با جزئیات بیشتری بیان کند و جملات پیچیده‌تر و دقیق‌تری بسازد. کودک در این سن شروع به درک مفاهیم منطقی پایه می‌کند هرچند که تفکر وی هنوز به صورت عینی است. او می‌تواند اشیا را بر اساس ویژگی‌هایی مثل رنگ، شکل یا اندازه دسته‌بندی کند. حافظه کودکان در این دوره بهبود می‌یابد و آن‌ها می‌توانند اطلاعات را برای مدت زمان بیشتری در ذهن خود نگه دارند. همچنین توانایی یادآوری و بازگو کردن داستان‌ها یا رویدادها نیز در این سنین تقویت می‌شود. در این دوره کودکان از طریق بازی‌های تخیلی مهارت حل مسئله را تمرین می‌کنند. آن‌ها می‌توانند از تخیل خود برای ایجاد سناریوهای مختلف استفاده کنند و به روش‌های نوآورانه‌ای برای حل مشکل اقدام کنند.

رشد شناختی تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و تجربیات فردی قرار دارد و می‌تواند در هر مرحله از زندگی تغییر کند. رشد شناختی در طول زندگی انسان موضوعی پیچیده و چند بعدی است که نظریات مختلفی در این مورد وجود دارد.

مثلاً در نظریه رشد مداوم گفته می‌شود که رشد شناختی یک فرایند مداوم است و تغییرات در این زمینه در طول زندگی ادامه دارد به عبارت دیگر توانایی‌های شناختی افراد با گذشت زمان و تجربیات جدید تغییر پیدا می‌کند و ممکن است در برخی از موارد بهبود یابد. یا مثلاً نظریه یادگیری اجتماعی تأکید می‌کند که یادگیری و رشد شناختی تحت تأثیر تعاملات اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. به عبارت دیگر تعامل با دیگران و محیط می‌تواند به یادگیری و تغییرات شناختی در طول زندگی کمک کند. در کل نظریات مختلف نشان می‌دهد که رشد شناختی فرایندی پویا و پیچیده است که تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی روانی و اجتماعی قرار دارد و در طول زندگی تغییر می‌کند.

توصیه هایی برای مربیان و والدین:

به دلیل تغییرات سریع رشد شناختی در کودکان پیش دبستانی می‌توان برای کمک به پیشرفت  و یادگیری آن‌ها از وسایل کمک آموزشی مثل قصه‌گویی برای کمک به رشد زبانی، تشویق به دسته‌بندی کردن اشیا برای تقویت رشد مفاهیم ریاضی، استفاده از پازل یا کارت‌های حافظه  برای کمک کردن به رشد حافظه کودک و برای کمک به رشد خلاقیت بچه‌ها از بازی‌های تخیلی استفاده کرد.

رشد جسمانی در کودکان پیش دبستانی

در سنین ۴ تا ۶ سالگی کودکان دچار تغییرات جسمانی قابل توجهی می‌شوند که نشان دهنده سرعت رشد در این دوره سنی است.  در این دوره به طور متوسط قد ۵ تا ۷ سانتی‌متر بلندتر می‌شود و همچنین وزنشان در طول یک سال حدود ۲ تا ۳ کیلوگرم افزایش پیدا می‌کند. نسبت‌های بدن کودک تغییر پیدا می‌کند و بیشتر شبیه بزرگسالان می‌شود. پاها و دست‌ها نسبت به تنه رشد بیشتری می‌کند و سر کوچکتر به نظر می‌رسد. در این زمان کودکان مهارت‌های حرکتی درشت مثل دویدن، پریدن، لیلی کردن و بالا رفتن از پله‌ها را بهتر یاد می‌گیرند و از پس تمرینات تعادل مانند ایستادن روی یک پا، راه رفتن روی یک خط مستقیم و بازی‌هایی که نیاز به حفظ تعادل دارند، بیشتر بر می‌آیند. مهارت‌های حرکتی ظریف هم مانند نگه داشتن مداد، بریدن با قیچی، بستن دکمه‌ها و بند کفش در سن ۴ تا ۶ سالگی بهبود چشمگیری پیدا می‌کند که این امر به دلیل تغییرات ناشی از هماهنگی بهتر بین عضلات کوچک دست و انگشتان و سیستم عصبی است.

در این سن رشد مغز کودک سبب می‌شود که توانایی بیشتری در تمرکز و توجه به فعالیت‌ها داشته باشد و در انجام کارهای پیچیده‌تر و طولانی مدت‌ موفق‌تر باشد. عضلات و استخوان‌های کودک در این سن به تدریج سخت‌تر و محکم‌تر می‌شود. اولین دندان‌های شیری او می‌افتد و دندان‌های دائمی جایگزین آن می‌شود که معمولاً این فرایند از ۵ تا ۶ سالگی آغاز می‌شود.

نظریه‌های مختلفی در مورد رشد جسمانی وجود دارد که نقش والدین را در رشد جسمانی کودکان ۴ تا ۶ ساله بسیار حائز اهمیت می‌داند. مثلاً در نظریه محیط و فعالیت بدنی بیان می‌شود که والدین می‌توانند شرایط لازم برای رشد کودکان را فراهم کنند. یا در نظریه مراقبت و تغذیه بیان می‌شود که والدین با ارائه رژیم غذایی متعادل که شامل همه گروه‌های غذایی است می‌توانند در رشد صحیح استخوان‌ها و عضلات و سیستم‌های بدن کودک مؤثر باشند. همچنین در نظریه مراقبت از بهداشت و خواب گفته می‌شود که والدین باید برنامه‌های حمایت کننده‌ای از بهداشت فردی و ایجاد  محیط مناسب برای  استحمام و شستشوی دست‌ها و حفظ تمیزی محیط کودکان خود داشته باشند.

توصیه هایی برای مربیان و والدین:

به دلیل رشد چشمگیر جسمانی نیاز کودک به انرژی بیشتر می‌شود پس باید رژیم غذایی متنوعی از انواع پروتئین‌ها ویتامین‌ها، مواد معدنی و کربوهیدرات‌ها داشته باشد.

این تغییرات جسمانی کودکان کمک می‌کند به تدریج مهارت‌های لازم برای زندگی مستقل‌ را یاد بگیرند. پس نیاز جدی به آموزش و تمرین فعالیت‌های جسمانی وجود دارد و باید مهارت‌های فیزیکی و حرکتی پایه را به آن‌ها آموزش داد.

اعداد در کودکی

درک چگونگی یاد گرفتن اعداد در دوران کودکی می‌تواند در کمک به مربیان برای قرار دادن فعالیت‌های مختلف برای کودکان پیش دبستانی اهمیت داشته باشد.

کودکان در ابتدای کودکی پنج اصل شمارش را درک می‌کنند:

  1. اصل تناظر ۱ به ۱ که می‌گوید برای هر چیزی که شمارش می‌شود، فقط یک عدد به کار برده می‌شود. مثلاً یکی، دو تا، سه تا.
  2. اصل ترتیب ثابت که می‌گوید عددها با ترتیب ثابتی شمارش می‌شوند. مثلاً ۱، ۲، ۳ نه ۳، ۲، ۲.
  3. اصل عدم وابستگی به ترتیب که می‌گوید در شمارش تعدادی شی از هر کدام که شروع کنید نتیجه کلی شمارش یکسان خواهد بود.
  4. اصل عدد اصلی که می‌گوید آخرین عدد به کار برده شده، مجموع تعداد موارد شمارش شده را نشان می‌دهد. مثلا اگر ۵ ماده برای شمارش وجود داشته باشد، آخرین عدد ۵ خواهد بود.
  5. اصل انتزاع که می‌گوید اصول بالا در مورد همه اشیاء مصداق دارند.

در گذشته اعتقاد بر این بود که درک این اصول به کودکان امکان شمارش می‌دهد. با وجود این، یافته‌های جدیدتر عکس آن را نشان می‌دهد. کودکان این اصول را از تجربه شمارش به دست می‌آورند.

وقتی از کودکان خواسته می‌شود، شش شی را بشمارند، آنهایی که کمتر از سه و نیم سال دارند اعداد را به ترتیب از ۱ تا ۶ می‌شمارند اما نمی‌گویند که در مجموع شش شی وجود دارد. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد کودکان در این سن اصل عدد اصلی را درک نمی‌کنند و یا احتمالاً در کاربرد یا تفسیر آن مشکل دارند.

در پنج سالگی بیشتر کودکان می‌توانند تا ۲۰بشمارند و اندازه نسبی اعداد یک تا ۱۰ را می‌دانند و بعضی‌ها می‌توانند جمع و تفریق یک رقمی انجام دهند. کودکان به طور شهودی روش‌هایی را برای جمع زدن ابداع می‌کنند. مثلاً جمع زدن از طریق شمارش انگشتان یا با استفاده از اشیای دیگر.

سرعت یادگیری شمارش توسط کودکان تا حدی به نظام عددی فرهنگ آن‌ها بستگی دارد. به طور مثال تا ۳ سالگی که بخش عمده یادگیری اعداد بر شمارش از ۱ تا ۱۰  است، عملکرد کودکان آمریکایی و چینی تقریباً برابر است. بعد از آن در سن ۴ و ۵ سالگی وقتی کودکان آمریکایی اسامی جداگانه اعداد ۱۱ تا ۲۰ را یاد می‌گیرند، کودکان چینی نظام کارآمدتر زبان خود را می‌آموزند که مبتنی بر یکان و دهگان است.

بنابراین تعجبی ندارد که کودکان آمریکایی در زمینه عملکرد ریاضی به تدریج از چینی‌ها عقب می‌مانند و این عقب ماندگی تا موقعی که محاسبه کردن را شروع می‌کنند ادامه می‌یابد.

بنابراین بسیار درست است که در سال‌های پیش دبستانی فعالیت‌هایی که برای کودکان طراحی می‌شود بر مبنای اصول درست و هماهنگ با رشد و رسش ذهنی آن‌ها انجام شود و از دادن ابعاد زیاد و طولانی و دشوار فعالیت جلوگیری شود.

نقاشی

به نظر می‌رسد تغییراتی که در نقاشی‌های کودکان خردسال رخ می‌دهد، بازتابی از رشد مغز و ماهیچه‌های آنها است. کودکان دو ساله خط خطی می‌کنند. البته نه به طور تصادفی بلکه در قالب الگوهایی از خطوط عمودی و زیگزاک.

در سه سالگی کودکان شکل می‌کشند، مثلاً دایره، مربع، مستطیل، مثلث، و ضربدر و سپس شروع به ترکیب این شکل‌ها و کشیدن طرح‌های پیچیده‌تر می‌کنند.

مرحله تصویری معمولاً بین ۴ تا ۵ سالگی آغاز می‌شود؛ تغییر رویه از ترسیم شکل‌ها و طرح‌های انتزاعی به کشیدن اشیا واقعی نشان از دگرگونی بنیادی در هدف نقاشی کودکان دارد و مبین رشد شناختی و دستیابی به توانایی بازنمایی است. با وجود این دقت تصویری بیشتر که اغلب از سوی بزرگسالان تشویق می‌شود ممکن است به بهای انرژی و آزادی که در تلاش اولیه کودکان به چشم می‌خورد تمام شود و خلاقیت کودکان را از بین ببرد و تفکر آن‌ها را به قالب‌های روتین وعادی دربیاورد.

هرچه کودک بزرگ‌تر می‌شود و می‌فهمد هر چیزی را کجا قرار دهد، نقاشی‌هایش تکامل بیشتری می‌یابند. در چهار سالگی، بچه‌ها معمولاً حداقل سه قسمت بدن را ترسیم می‌کنند و ممکن است تا هشت تا را هم بکشند. چیزها یا افرادی که برای کودک مهم هستند اغلب بزرگ‌تر یا مرکزی‌تر هستند یا با جزئیات بیشتری نشان داده می‌شوند. این بدان معناست که کودک احتمالاً خودش را به عنوان بزرگ‌ترین چیز در صفحه می‌کشد و آن هم درست در وسط صفحه.

توصیه:

وسایل نقاشی را از نوعی بخرید که استفاده‌شان راحت باشد و آنها را در دسترس نگه دارید. ترکیبی از آبرنگ، مدادشمعی، پاستیل گچی و ماژیک‌‌های پاک‌شدنی را به کودک بدهید. کاغذهای رنگی و همچنین کاغذهای سفید و برگه‌هایی در اندازه‌های مختلف هم برایش تهیه کنید و فرصت مناسبی برای خلاقیت به وی بدهید.

نقاشی – بخش اول

نقاشی – بخش دوم